سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسلمان ایرانی

بخش سوم ازدواج رسول اکرم(ص)

 

وقتی امانت و درستی محمد ( ص ) زبانزد همگان شد ، زن ثروتمندی از مردم مکه بنام خدیجه دختر خویلد که پیش از آن دوبار ازدواج کرده بود و ثروتی زیاد و عفت و تقوایی  بی نظیر داشت ، خواست که محمد ( ص ) را برای تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگانی خود سهمی به محمد ( ص ) بدهد . محمد ( ص ) این پیشنهاد را پذیرفت . خدیجه " میسره " غلام خود را همراه محمد ( ص ) فرستاد . وقتی " میسره " و " محمد " از سفر پر سود شام برگشتند ، میسره گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه داد و از امانت و درستی محمد ( ص ) حکایتها گفت ، از جمله برای خدیجه تعریف کرد : وقتی به " بصری " رسیدیم ، امین برای استراحت زیر سایه درختی نشست . در این موقع ، چشم راهبی که در عبادتگاه خود بود به " امین " افتاد . پیش من آمد و نام او را از من پرسید و سپس چنین گفت : " این مرد که زیر درخت نشسته ، همان پیامبری است که در ( تورات ) و ( انجیل ) درباره او مژده داده اند و من آنها را خوانده ام " . خدیجه شیفته امانت و صداقت محمد ( ص ) شد . چندی بعد خواستار ازدواج با محمد گردید . محمد ( ص ) نیز این پیشنهاد را قبول کرد . در این موقع خدیجه چهل ساله بود و محمد ( ص ) بیست و پنج سال داشت . خدیجه تمام ثروت خود را در اختیار محمد ( ص ) گذاشت و غلامانش رانیز بدو بخشید . محمد ( ص ) بیدرنگ غلامانش را آزاد کرد و این اولین گام پیامبر در مبارزه با بردگی بود . محمد ( ص ) می خواست در عمل نشان دهد که می توان ساده و دور از هوسهای زود گذر و بدون غلام و کنیز زندگی کرد . خانه خدیجه پیش از ازدواج پناهگاه بینوایان و تهیدستان بود . در موقع ازدواج هم کوچکترین تغییری  - از این لحاظ - در خانه خدیجه بوجود نیامد و همچنان به بینوایان بذل و بخشش می کردند . حلیمه دایه حضرت محمد ( ص ) در سالهای قحطی و بی بارانی به سراغ فرزند رضاعی اش محمد ( ص ) می آمد . محمد ( ص ) عبای خود را زیر پای او پهن می کرد و به سخنان او گوش می داد و موقع رفتن آنچه می توانست به مادر رضاعی ( دایه ) خود کمک می کرد . محمد امین بجای  اینکه پس از در اختیار گرفتن ثروت خدیجه به وسوسه های  زودگذر دچار شود ، جز در کار خیر و کمک به بینوایان قدمی بر نمی داشت و بیشتر اوقات فراغت را به خارج مکه می رفت و مدتها در دامنه کوهها و میان غار می نشست و در آثار صنع خدا و شگفتیهای جهان خلقت به تفکر می پرداخت و با خدای جهان به راز و نیاز سرگرم می شد . سالها بدین منوال گذشت ، خدیجه همسر عزیز و باوفایش نیز می دانست که هر وقت محمد ( ص ) در خانه نیست ، در " غار حرا " بسر می برد . غار حرا در شمال مکه در بالای کوهی قرار دارد که هم اکنون نیز مشتاقان بدان جا می روند و خاکش را توتیای چشم می کنند . این نقطه دور از غوغای شهر و بت پرستی و آلودگیها ، جایی است که شاهد راز و نیازهای محمد ( ص ) بوده است بخصوص در ماه رمضان که تمام ماه را محمد ( ص ) در آنجا بسر می برد . این تخته سنگهای سیاه و این غار ، شاهد نزول " وحی " و تابندگی انوار الهی بر قلب پاک " عزیز قریش " بوده است . این همان کوه " جبل النور " است که هنوز هم نور افشانی می کند


[ یکشنبه 92/2/29 ] [ 8:19 عصر ] [ علیرضامحمدپور ] [ نظرات () ]

بخش دوم  نوجوانی و جوانی

 

آرامش و وقار و سیمای متفکر " محمد " از زمان نوجوانی در بین همسن و سالهایش کاملا مشخص بود . به قدری ابو طالب او را دوست داشت که همیشه می خواست با او باشد و دست نوازش بر سر و رویش کشد و نگذارد درد یتیمی    او را آزار دهد . در سن 12سالگی بود که عمویش ابو طالب او را همراهش به سفر تجارتی - که آن زمان در حجاز معمول بود - به شام برد . درهمین سفر در محلی به نام " بصری " که از نواحی شام ( سوریه فعلی ) بود ، ابو طالب به " راهبی " مسیحی که نام وی  " بحیرا " بود برخورد کرد . بحیرا هنگام ملاقات محمد - کودک ده یا دوازده ساله - از روی نشانه هایی که در کتابهای مقدس خوانده بود ، با اطمینان دریافت که این کودک همان پیغمبر آخر الزمان است . باز هم برای اطمینان بیشتر او را به لات و عزی - که نام دو بت از بتهای  اهل مکه بود - سوگند داد که در آنچه از وی  می پرسد جز راست و درست بر زبانش نیاید . محمد با اضطراب و ناراحتی گفت ، من این دو بت را که نام بردی دشمن دارم . مرا به خدا سوگند بده ! بحیرا یقین کرد که این کودک همان پیامبر بزرگوار خداست که بجز خدا به کسی  و چیزی عقیده ندارد . بحیرا به ابو طالب سفارش زیاد کرد تا او را از شر دشمنان بویژه یهودیان نگاهبانی کند ، زیرا او در آینده مأموریت بزرگی به عهده خواهد گرفت . محمد دوران نوجوانی و جوانی را گذراند . در این دوران که برای افراد عادی ، سن ستیزه جویی و آلودگی به شهوت و هوسهای زودگذر است ، برای محمد جوان ، سنی  بود همراه با پاکی ، راستی و درستی ، تفکر و وقار و شرافتمندی و جلال . در راستی  و درستی و امانت بی مانند بود . صدق لهجه ، راستی  کردار ، ملایمت و صبر و حوصله در تمام حرکاتش ظاهر و آشکار بود . از آلودگیهای  محیط آلوده مکه بر کنار ، دامنش از ناپاکی بت پرستی پاک و پاکیزه بود بحدی  که موجب شگفتی همگان شده بود ، آن اندازه مورد اعتماد بود که به " محمد امین " مشهور گردید . " امین " یعنی درست کار و امانتدار . در چهره محمد از همان آغاز نوجوانی و جوانی  آثار وقار و قدرت و شجاعت و نیرومندی آشکار بود . در سن پانزده سالگی در یکی  از جنگهای قریش با طایفه " هوازن " شرکت داشت و تیرها را از عموهایش بر طرف می کرد . از این جا می توان به قدرت روحی و جسمی محمد پی برد . این دلاوری بعدها در جنگهای اسلام با درخشندگی  هر چه ببیشتر آشکار می شود ، چنانکه علی ( ع ) که خود از شجاعان روزگار بود درباره محمد ( ص ) گفت : " هر موقع کار در جبهه جنگ بر ما دشوار می شد ، به رسول خدا پناه می بردیم و کسی از ما به دشمن از او نزدیکتر نبود " با این حال از جنگ و جدالهای بیهوده و کودکانه پرهیز می کرد . عربستان در آن روزگار مرکز بت پرستی بود . افراد یا قبیله ها بتهایی از چوب و سنگ یا خرما می ساختند و آنها را می پرستیدند . محیط زندگی محمد به فحشا و کارهای زشت و می خواری و جنگ و ستیز آلوده بود ، با این همه آلودگی محیط ، محمد هرگز به هیچ گناه و ناپاکی آلوده نشد و دامنش از بت و بت پرستی همچنان پاک ماند . روزی ابو طالب به عباس که جوانترین عموهایش بود گفت : " هیچ وقت نشنیده ام محمد ( ص ) دروغی بگوید و هرگز ندیده ام که با بچه ها در کوچه بازی کند " . از شگفتیهای جهان بشریت است که با آنهمه بی عفتی و بودن زنان و مردان آلوده در آن دیار که حتی به کارهای زشت خود افتخار می کردند و زنان بدکار بر بالای بام خانه خود بیرق نصب می نمودند ، محمد ( ص ) آنچنان پاک و پاکیزه زیست که هیچکس - حتی دشمنان - نتوانستند کوچکترین خرده ای بر او بگیرند . کیست که سیره و رفتار او را از کودکی تا جوانی و از جوانی تا پیری بخواند و در برابر عظمت و پاکی روحی و جسمی او سر تعظیم فرود نیاورد ؟ !

 


[ شنبه 92/2/28 ] [ 2:2 عصر ] [ علیرضامحمدپور ] [ نظرات () ]


بخش اول    تولد و کودکی


بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570 میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگیهای شهر پرورش یابد . " حلیمه " زن پاک سرشت مهربان به این کودک نازنین که قدمش در آن قبیله مایه خیر و برکت و افزونی شده بود ، دلبستگی زیادی پیدا کرده بود و لحظه ای از پرستاری او غفلت نمی کرد. کسی نمی دانست این کودک یتیم که دایه های دیگر از گرفتنش پرهیز داشتند ، روزی و روزگاری پیامبر رحمت خواهد شد و نام بلندش تا پایان روزگار با عظمت و بزرگی بر زبان میلیونها نفر مسلمان جهان و بر مأذنه ها با صدای بلند برده خواهد شد ، و مایه افتخار جهان و جهانیان خواهد بود . " حلیمه " بر اثر علاقه و اصرار مادرش ، آمنه ، محمد را که به سن پنج سالگی رسیده بود به مکه باز گردانید . دو سال بعد که " آمنه " برای دیدار پدر و مادر و آرامگاه شوهرش عبد الله به مدینه رفت ، فرزند دلبندش را نیز همراه برد . پس از یک ماه ، آمنه با کودکش به مکه برگشت ، اما دربین راه ، در محلی بنام " ابواء " جان به جان آفرین تسلیم کرد ، و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر هر دو یتیم شد و رنج یتیمی در روح و جان لطیفش دو چندان اثر کرد . سپس زنی به نام ام ایمن این کودک یتیم ، این نوگل پژمرده باغ زندگی را همراه خود به مکه برد . این خواست خدا بود که این کودک در آغاز زندگی از پدر و مادر جدا شود ، تا رنجهای تلخ و جانکاه زندگی را در سرآغاز زندگانی بچشد و در بوته آزمایش قرار گیرد ، تا در آینده ، رنجهای انسانیت را به واقع لمس کند و حال محرومان را نیک دریابد . از آن زمان در دامان پدر بزرگش " عبد المطلب " پرورش یافت . " عبد المطلب " نسبت به نوه والاتبار و بزرگ منش خود که آثار بزرگی در پیشانی تابناکش ظاهر بود ، مهربانی عمیقی نشان می داد . دو سال بعد بر اثر درگذشت عبد المطلب ، " محمد " از سرپرستی پدر بزرگ نیز محروم شد . نگرانی " عبد المطلب " در واپسین دم زندگی بخاطر فرزند زاده عزیزش محمد بود . به ناچار " محمد " در سن هشت سالگی به خانه عموی خویش ( ابو طالب ) رفت و تحت سرپرستی عمش قرار گرفت . " ابوطالب " پدر " علی " بود . ابو طالب تا آخرین لحظه های عمرش ، یعنی تا چهل و چند سال با نهایت لطف و مهربانی ، از برادرزاده عزیزش پرستاری و حمایت کرد . حتی در سخت ترین و ناگوارترین پیشامدها که همه اشراف قریش و گردنکشان سیه دل ، برای نابودی " محمد " دست در دست یکدیگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمایت برادر زاده اش سپر بلا کرد و از هیچ چیز نهراسید و ملامت ملامتگران را ناشنیده گرفت .


[ جمعه 92/2/27 ] [ 3:19 عصر ] [ علیرضامحمدپور ] [ نظرات () ]


عروس وحى( سوره الرحمن)


این سوره با کنایه و استعاره و ایهام بیشترى نازل شده است و همین باعث مى‏شود که این سوره زیباتر از سوره‏هاى دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود; زیرا که حسن و زیبایى عروس در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام‏»
آیات قرآن و کلام وحى همواره از زیباترین و شیواترین کلمات برخوردار بوده‏اند، به گونه‏اى که نه در کلام عرب و نه در هیچ کلام دیگرى همانند نداشته و نخواهند داشت.
الفاظ کلام الهى از لحاظ کیفیت چنین کلمات و نظم زیباتر از هر نظم و نثر و از نظر مفاهیم و معانى دقیق و عمیق آن، شیواتر از هر سخن و کلام دیگرى است.
اما در میان آیات و سوره‏هاى قرآن، بعضى از درخشندگى و برجستگى خاصى برخوردارند که ائمه‏علیهم السلام به آنها اشاره کرده‏اند. از آن جمله سوره «الرحمن‏» است که «عروس قرآن‏» لقب گرفته است. (1)
اما چرا «عروس‏» و نه چیز دیگر؟ معلوم است که به خاطر زیبایى این سوره است، آن هم زیبایى مفاهیم این سوره، نه زیبایى ظاهر آیات و الفاظ آن; چه اینکه ظاهر آیات این سوره چندان تفاوتى با دیگر سوره‏ها ندارد و شاید بتوان سوره‏هاى زیباترى هم از نظر نظم و نثر در قرآن پیدا کرد که به آنها لقب «عروس‏» داده نشده است.
اما باز این سؤال مطرح است که چه مفاهیم و معانیى در این سوره وجود دارد که موجب شده این سوره لقب «عروس‏» به خود بگیرد، در حالى که مى‏بینیم همین مطالب یعنى تذکر به نعمت‏هاى خدا و توبیخ مکذبین در جاهاى دیگر قرآن هم آمده است; با این حال چرا فقط این سوره را عروس قرآن نامیده‏اند؟!
شاید بتوان به این سؤال با دو احتمال پاسخ داد. اول اینکه بگوئیم گرچه این مفاهیم در جاهاى دیگر قرآن هم آمده‏است; اما تذکر به همه آنها در یک جا، به این صورت که در این سوره تکرار شده است، در جاى دیگرى از قرآن به چشم نمى‏خورد. اما احتمال دوم که به نظر مى‏رسد به واقعیت نزدیکتر باشد، آن است که این سوره همانند عروس زیبایى در دیبا فرو رفته و در پس پرده حجله پنهان شده است. یعنى در پس پرده مفاهیم و معانى ظاهر آیات با چهره‏اى زیبا و در نهایت‏حسن پنهان شده که با سرانگشت اشاره محرمان وحى خودنمائى مى‏کند.
و این گونه آیات گرچه در سوره‏هاى دیگر قرآن هم هست، اما در این سوره همچنان که اشاره خواهد شد، با کنایه و استعاره و ایهام بیشترى نازل شده است و همین باعث مى‏شود که این سوره زیباتر از سوره‏هاى دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود; زیرا که حسن و زیبایى عروس (همچنان که در آیه 72 همین سوره به آن اشاره شده است) در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام‏»
بعضى از مفسرین نمونه هایى از این پرده بردارى از الفاظ و معانى ظاهرى و کشف جمال این حقیقت پنهان شده را بیان کرده‏اند که در این مقال، به طور اجمال به آنها مى‏پردازیم:
علامه مجلسى در «بحار» از على بن ابراهیم قمى چنین نقل کرده است (2) :«الرحمن علم القرآن‏»; یعنى «علم محمدا القرآن‏»و درباره آیه «خلق الانسان‏» مى‏فرمایند: ذلک امیرالمومنین علیه السلام «علمه البیان‏»;یعنى «علمه بیان کل شی‏ء یحتاج الناس الیه‏» و درباره «الشمس و القمر بحسبان‏» مى‏فرمایند که مراد آن دو نفر هستند (اولى و دومى از غاصبان خلافت)، که در قیامت‏به عذاب خدا گرفتار مى‏شوند; به این صورت که نور ظاهرى آنها به عرش برمى گردد و حرارت آنها هم که از جهنم بوده است، به جهنم برمى گردد و تعبیر «شمس‏» و «قمر» براى آن دو نفر به این جهت است که پیروان آنها آنان را خورشید این امت و نور آن مى‏دانند. و به خدا سوگند که غیر از آن دو نفر کسى مراد خداوند نیست و نیز درباره این آیه «و النجم و الشجر یسجدان‏» فرموده‏اند که «نجم‏» رسول خداصلى الله علیه وآله است که خداوند در جاى دیگر قرآن هم به ایشان لقب نجم داده است. (در سوره نحل آیه 16:« و علامات و بالنجم هم یهتدون‏» که علامات اوصیاءهستند و نجم رسول خداصلى الله علیه وآله.)
و آیه «و السماء رفعها و وضع المیزان‏» را نیز چنین معنا مى‏فرمایند که «سماء» رسول خداصلى الله علیه وآله است که خداوند او را بسوى خودش بالا برده‏است و «میزان‏» امیرالمؤمنین‏علیه السلام است که او را براى خلقش نصب کرده است و درباره آیه‏«الا تطغوا فی المیزان‏» مى‏فرمایند که بر امام با عصیان از دستوراتش طغیان نکنید « و اقیموا الوزن بالقسط‏»; یعنى: براى خود امام عدل اقامه کنید.«و لاتخسروا المیزان‏»; به امام ظلم نکنید و حقش را کم نگذارید.
و اما درباره «فبای آلاء ربکما تکذبان‏» چنین مى‏فرمایند که این آیه در ظاهر خطاب به جن و انس است ولى در باطن مراد، آن دو نفر (غاصبان خلافت) هستند.
و این مطالب از امام صادق علیه السلام در کتاب «کنز الفوائد و تاویل الآیات الظاهرة‏» هم روایت‏شده است که علامه مجلسى در «بحار» از آن نقل کرده است. (3)
این در حالى است که درباره آیات دیگر این سوره هم به همین منوال پرده از چهره زیباى حقیقت کنار زده شده و مقدارى از وجاهت و زیبایى آن را آشکار کرده‏اند.
علامه مجلسى در «بحار» (4) از کتاب «کنز الفوائد» از ابوذررضى الله عنه از پیامبر گرامى اسلام‏صلى الله علیه وآله درباره آیه «مرج البحرین یلتقیان‏» روایت کرده است که آن دو بحر على و فاطمه‏علیهما السلام هستند که هر یک دریایى از علم هستند و یکى بر دیگرى خروج نمى‏کند و «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان‏» حسن و حسین‏علیهما السلام هستند.
شیخ صدوق در «خصال‏» و ابن شهر آشوب در «مناقب‏» و دیگران نیز این روایت را نقل کرده‏اند. حال با این نمونه‏ها، ما مى‏توانیم به جمع بندى زیبایى دست پیدا کنیم و آن اینکه سوره الرحمن در توصیف زیباترین مخلوقات خداوند و تذکر به قدردانى از این نعمت‏هاى حقیقى و توبیخ تکذیب آنها نازل شده است و لقب «عروس‏» سزاوارترین لقب براى این سوره است و نباید از این نکته غافل بود که تعبیر آیات این سوره همه، به حکم وحدت سیاق، باید بر همین منوال براهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله تطبیق شود تا وحدت سیاق این سوره خدشه دار نشود.
گر چه درباره آیات دیگر این سوره چنین تفاسیرى از اهل بیت‏علیهم السلام به ما نرسیده است ولى مشابه آنها در احادیث دیگرى وارد شده است که منطبق بر مفاهیم این آیات است و شاید بتوان با کمک آنها مراد و مقصود واقعى بقیه آیات این سوره زیبا را پیدا کرد و اشاره مفسران کلام الهى و امانتداران وحى به بعضى از آنها و فروگذارى از بیان بعضى دیگر، از باب این است که «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.»




[ جمعه 92/2/27 ] [ 1:10 عصر ] [ علیرضامحمدپور ] [ نظرات () ]

 

دانلود کاملترین قرآن اندروید iQuran Pro v2.4.1

نرم افزار iQuran Pro یکی از کاملترین نرم افزار های قرآن مربوط به اندروید می باشد که امکانات جالبی از جمله متن کامل قرآن کریم به همراه6  ترجمه به زبان انگلیسی و ترجمه به زبانهای دیگر دنیا از جمله زبان  فارسی  و همچنین قابلیت قرائت آیات توسط 6 قاری مختلف و قابلیت جستجو در آیات و ترجمه آنها و امکان علامت گذاری آیات وجود دارد. 

ویژگی های مهم این نرم افزار :

متن کامل قرآن کریم با کیفیت بالا

قابلیت دانلود زبان های مختلف از جمله فارسی

قابلیت دانلود قرائت 6 قاری مختلف

قابلیت جستوجو در متن قرآن و ترجمه آیات

قابلیت علامت گذاری آیات و مشاهده آنها در آینده

قابلیت نمایش در دو حالت افقی و عمودی

 برای دانلود نرم افزار قرآن و تصاویر بیشتری از محیط‌ آن در ادامه مطلب با ما همراه باشید ! 

دانلود کاملترین قرآن اندروید iQuran Pro v2.4.1, 4.1 out of 5 based on 54 ratings

 


دانلود با حجم 27 مگابایت


[ پنج شنبه 92/2/26 ] [ 3:3 عصر ] [ علیرضامحمدپور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 20608